۲۸ مرداد ۱۳۸۹

شتر سواری که دولا دولا نمی شود


ما ایرانیها مخصوصا جوانها غم و غصه نداریم ، ,وقتی همه به فکر ما هستن... داخل کشور که خودتون دارید (خدا خودش میدونه خیر رو به کیا بده) میبینید ،خارج از کشور هم صبح که از خواب پا میشن یه قعطنامه صادر میکنن و آدم فکر میکنن این قعطنامه مستقیم میاد میخوره به ما و کاری که بعد از چند سال دربدری پیدا میکنی ، میبینی چند روز قبل اینکه بری سراون کار ،بخاطر تحریم اروپا فعلا باید خونه نشین باشی، ما هم برای اینکه از فکر و خیالهای زجر آور دووم بیاریم خودمون رو میزنیم به خوشی...

بعد از انتخابات من فقط از یه چیز ناراحت بودم ، اینکه کروبی انتخاب نشد و دیگه سوژه نداریم
ولی مثل اینکه یکی اومده سوژه تر از کروبی ، بله خودشه آقا رحیم
بزار از اول بگم... یکی بود یکی نبود
یه آقا رحیمی بود این ور خط و یه خانم هدیه بود اینور خط
آقا رحیم مثل تراکتور همه رو زیر کرد تا رسید به هدیه خانم
و یه دفعه گفت من هوری نمیخوام ، من هدیه میخوام ، و برای رسیدن به هدیه جلوی همه ایستاده و چه پولهایی رو از جیب جوانان عاشق بی پول خرج هدیه کرده
ولی از اونجا که آقا رحیم جایی در محفل عاشق ها نداره و آدم باور نمیکنه که آقا رحیم فرق هوس و عشق رو بدونه شده سوژه ی ما ...




2 نظر:

ف@طمه گفت...

رحیم کیه اونوقت من نفهمیدم (خجالت)
مملکت گل و بلبل خب

ف@طمه گفت...

یه سر بهم میزنید (رضایت)

 

قالب زیرسیگاری طراحی شده توسط Insight طراحی 1388

خریداری شده و تبدیل شده برای بلاگر توسط : allblogtools.com | ترجمه به فارسی توسط مجتبی ستوده.